
ميلاد عالم آل محمد، هشتمين حجت سرمد،نگين درخشان
وطن، السلطان ابا الحسن، حضرت رضا (ع) مبارک باد

روزی برسد گدای گنبد باشم با عشق شما، فراتر از حد باشم
در روز ولادت امام هشتــــــم ای كاش شود زائر مشهد باشم

از مدینه تا مرو صدای هلهله فرشته ها زمین را به بازی گرفته بود آسمان ایستاده
بود و خدا آفرینش خویش را تماشا می كرد. به گهواره اش كهكشانها را تكان بده كه
زمین را یارای ایستادن نیست.

كیست اینكه نامش را علی می گویند و كنیه اش را ابوالحسن؟ كودكی كه مدینه را
منور می كند و توس را به بركت گامهایش پایتخت شیعیان جهان .




ای معصوم تر از نگاه باران! آسمان مدینه را به شهر ما هدیه كردهای و
عشق را برای ما به ارمغان آوردهای می ستایم قدمگاهت را كه …

هفت طاق آسمان را به ضرب می كشانم و ماه را برای دف زدن پایین می كشم.
اینها هنوز ابتدای جنون من است كه عاشقانه كلمات را به بند می كشم و رگهای
منجمد خیال را در كوچه های نیشابور به قلمدانهای مرصع سوگند می دهم.
بی بهانه نوشتن سخت است وبهانه ای كه توباشی را نوشتن سخت تر

دلم میخواد پر بگیرم بشم کبوتر حرم
تا تو نوازشم کنی دست بکشی روی سرم
شب تا سحر پر بکشم رو گنبد طلای تو
داد بزنم امام رضا هر چی دارم فدای تو
رضای خدادر رضای رضاست، چون رضا شد،رضاحق رضاست
